اسلایدر

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کمال ثریا

برادرم مثل همیشه از پدرم پرسید: کارت سوخت قدیمیت رو بهم میدید بنزین بزنم بابام گفت: دور انداختمش. همه تعجب کردیم کارت سوخت با حدود 200لیتر بنزین که هر سری هم قابلیت شارژ شدن داره رو کسی دور میندازه! برادرم پرسید: دور انداختید؟ چرا؟ پدرم با لحن جدی گفت هر ماشین یه کارت سوخت داره پس اون یکی مال بیت المال بود و استفاده کردنش درست نبود! تو دلم به بابام احسنت گفتم اما در ظاهر گفتم: سری قبلی رو باید کاملا استفاده می کردیم چون واسه خودمون بود. بابام گفت شارژ قبلی رو کامل استفاده کردم اما جدید باید باطل میشد که کوتاهی کرده بودند!!! دیشب که به استقبال از دائیم به فرودگاه می رفتم کلی تو راه فکر کردم که اگه من یا برادرام بجای بابامون بودیم چیکار میکردیم!! وقتی که با کمبود بنزین مواجه باشی! مثل بابام بدون اینکه به کسی بگم میرم باطلش میکنم و بعدش هم به کسی نمیگم که ریا نشه یا اینکه در کمال پررویی مثل فرهاد فاصله ها بیستون رو حق خودم میدونم!! فرهاد فاصله ها بودن هنر نیست حاج محسن بودن و سکوت کردن و مشکل را از خود دیدن هنره!

سه تا نکته!

1.جذابیت مجموعه فاصله ها بخاطر خیلی چیزا بود و از همه مهمتر روح خیر و شر حاکم براین مجموعه بر خلاف مجموعه های دیگری نظیر در مسیر زاینده رود که نقطه شروع داستان بر میگرده به دو تا جوان مغرور که بخاطر یه سپر ماشین منازعه می کنند و یکیشون کشته میشه و روح حاکم بر داستان میشه!(البته نشون دهنده اینکه که سپر ماشین چقدر در اصفهان مهمه و البته کمی گرون!!!) یا مجموعه ملکوت که سلسله اتفاقاتی است که دست به دست هم میده تا یک نفس رو از آتش جهنم نجات بده تا حاجی به جهنم نره، در واقع خدا یا خیر تحت الشعاعه جهنمه و اصالت با اراده خشن خداست در حالی که بهشت و جهنم ضامن عدل الهی است و نه اصل رستگاری!

2.فیلم های رمضان هر چه جذابتر نباشه بهتره، چون روزه داران وقت بیشتری دارن که بعد از افطار کمی تفکر کنند، صله ارحام کنن، وبلاگشون رو چک کنند، به وسیله پیامک یا تک یه یادی از هم بکنند، و یا همت کنند برن زواری دایشون و وقت ملت رو نگیرن!!

3. پریشان گویی رمضانی من:

خبری ده که دلم آشوب است    داغ لاله به دلم منکوب است

نظری کن به من ژولیده     که نگاهت بر من محبوب است

 

حالا که اسیر اسرار شدیم    در معرکه ی عشق نشاندار شدیم

منصور زمان و یار حلاج شدیم  دربارگه عقل، سر دار شدیم

 

آن عسل شهد لبم، کو کجاست    مونس شبهای غمم، کو کجاست

یار قدح  پر  کن  تنهایی ام      زخمه زن چنگ دلم، کو کجاست

راستی این سه تا نکته و عکس چه ربطی به متن بالا داشت؟ خصوصا سومیش!!(شاید از اثرات گرسنگی باشه)

 


  
   مدیر تارنما
ثریای کویر ایران
عجب عدالتی! من از دل می نویسم؛ تو با چشم می خوانی، تازه اگر بخوانی... اگر...
خبر مایه
آمار تارنما

بازدید امروز :9
بازدید دیروز :31
کل بازدید : 487636
کل یاداشته ها : 103


طراحی توسط Sorayya.ir