به بهانه تدفین شهدای گمنان در یزد و حواشی آن...
هارون الرشید مبلغی پول به بهلول داد که آن را در میان فقرا و نیازمندان تقسیم نماید. بهلول وجه را گرفت و بعد از چند لحظه به خود خلیفه مسترد نمود. هارون علت را جویا شد. بهلول پاسخ داد که من هرچه تامل کردم دیدم از خود خلیفه محتاج تر و فقیر تر کسی نیست. این بود که من وجه را به خود خلیفه رد نمودم . چرا که می بینم کماشتگان شما در بازار ایستاده و به ضرب تازیانه، مالیات و خراج از مردم می گیرند و در خزانه تو می ریزند. پس برایم مسجل شد که محتاج تر از همه، شما هستید.
ظاهر برخی سازمان های فرهنگی، به درستی میراث فرهنگی کشور را نشناخته اند و خود بیشتر به فرهنگ نیاز دارند. به عبارتی میراث زنده تاریخ را رها کرده و همتشان را مصروف آفتابه ولگن کرده اند و از میان قرآن ناطق و ورق های از جوهر دومی را برگزیده اند! (هر چند که پاسپانی از هردو تناقضی نیز ندارد) لذا هم اکنون دغدغه مردم این نیست که بازیکن مهاجم حریف به ما گل بزند بلکه نگرانی اصلی، چگونگی کنترل مدافع خودی است که مبادا به خود گل بزند.
من نفهمیدم چه تفاوتی میان میادین تاریخی ما با سایر کشورها وجود دارد که در آنجا کشه شدگان جنگ، از ارزش تاریخی آن میادین نمی کاهند اما اینجا داستان برعکس است! مثلا میدان سرباز گمنام در کشورهای بلاروس و قراقستان،میدان دوگل فرانسه، مقبره وایت در لندن و ...