به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ کمال ثریا کارشناس ارشد روابط بین الملل در خصوص نامه رهبری به جوانان غربی به سوالات خبرنگار اردکان گویا پاسخ داد که متن زیر حاصل این گفتگو است.
چرا رهبر انقلاب دومین نامه خود به جوانان غربی را نوشتند؟ و هدف از نامه نگاری برای جوانان غربی چیست؟
ابتدا باید این نکته را یادآوری کرد که نامه نگاری رهبر انقلاب در چارچوب دیپلماسی عمومی قابل تحلیل هست. همانگونه که کشورهای دیگر در این عرصه فعال هستند و سعی در اقناع و تاثیر گذاری بر افکار عمومی مردم کشورهای دیگر دارند. به عنوان مثال پیام نوروزی اوباما به مردم ایران و یا جذب سالانه 7هزار دانشجوی ایرانی برای تحصیل در دانشگاه های آمریکا از این جمله هستند. لذا بهتر است نامه دوم رهبر انقلاب را از این منظر و در امتداد نامه اول تحلیل کنیم نامه که در ژانویه 2015 و بعد از حمله به دفتر مجله شارلی ابدو و یک سوپرمارکت یهودی در پاریس به نگارش در آمد. بازتاب گسترده نامه اول رهبر انقلاب و سوالات اساسی که در قالب استفهام انکاری مطرح شد هر انسان آزاده و درمند را به چالش می کشید. برای نمونه "جی دید" در نیویورک مگزین اینگونه در مورد نامه اول می گوید: "دیدگاه رهبر ایران مرا تحت تاثیر قرار داد... زیرا فکر میکنم پیام زیبا و از صمیم قلب بوده است.... از آیت الله خامنه ای برای این چالش به هنگام برای جوانان جهان سپاسگزارم."
اما در خصوص نامه دوم باید گفت که بعد از حوادث تروریستی اخیر پاریس موجی از اسلام هراسی در اروپا به راه افتاد به عنوان مثال حمله مساجد متعدد در اروپا و کانادا که توسط اسلام ستیزان هدایت می شد نظیر مسجد شهر "پیتر بورو" کانادا که تنها مسجد آن شهر بود و یا مسجد شهر "دون بنیتو" در اسپانیا و همچنین مسجد شهر "روزندال" در هلند و یا مساجد دیگر... در واقع نگارش نامه دوم در چنین فضایی نگاشته شد و همانطور که در متن نامه هم هست ضمن تحلیل و ریشه یابی این حوادث، جوانان اروپا و آمریکا را دعوت به حرکت های عاقلانه و حساب شده و پرهیز از شتاب زدگی و اقدامات عجولانه می کند.
اما بطور کلی باید اینگونه گفت که چرا دو سال پیش رهبر انقلاب، چنین نامه هایی را برای مخاطبان جوان اروپایی و آمریکایی خویش نگارش نکرده اند؟ گرچه در آن زمان هم یکی از موضوعات اصلی رسانه ها پرداختن به مسئله تروریست بود اما با وقوع حوادث تروریستی در قلب اروپا، اخبار و نوشته ها در مورد تروریسم، رنگ عینیت برای جوانان اروپایی گرفت و تروریسم چهره خود را به آنان نشان داد و این پرسشگری در مورد علل وجودی گروه های تروریستی به سوال عمده و اصلی آنان بدل گشت. چرا که مسئله تروریست و بحران امنیتی را اینبار با تمام وجود لمس و احساس می کردند. در چنین شرایطی رهبر انقلاب سعی نمودند از طریق نگارش نامه به سوالات بیشمار و بی پایان جوانان اروپایی پاسخ دهند پاسخی که تفاوت های بسیاری با تحلیل های اشتباه رسانه های غرب داشت و بیش از آنکه پاسخ باشد دعوتی بود برای تحقیق و مطالعه بیشتر و ریشه یابی این مسائل. بطور خلاصه دعوتی بود برای به چالش کشیدن و تحقیق در خصوص اسلامی که تا الان برایش گفته شده با اسلامی که واقعیت دارد.
چرا رهبر انقلاب در نامه هایشان، قشر جوانان غربی را مخاطب قرار دادند؟
برای پاسخ به این پرسش نظر اسلام شناس آمریکایی آقای "کوین برت" خالی از لطف نیست. ایشان در پاسخ به سوالی در خصوص اینکه چرا مخاطب نامه کارشناسان یا مثلاً دانشگاهیان و فرهیختگان غربی نیستند و جوانان به عنوان مخاطب قرار گرفته اند می گوید: ".... رهبر ایران به خوبی میداند که دانشگاهیان و نخبگان غربی، اغلب به فساد کشیده شدهاند و به قول «نوام چامسکی»، به «ابزاری برای تولید رضایت» از سیستم کنونی تبدیل شدهاند. جایی که به یک ابزاری پروپاگاندا در دست دولت تبدیل شده باشد، جایی نیست که کسی بتواند در آن آزادانه فکر یا تحقیق کند. من خودم .... به جرم تحقیقات درباره واقعیتهای 11 سپتامبر، از محافل آکادمیک طرد شدم... شغلم را به خاطر همین تحقیقات از دست دادم... بنابراین فکر میکنم انتشار نامه خطاب به جوانان ... تصمیم هوشمندانهای از جانب رهبر عالی ایران بوده است."
از طرفی نباید این موضوع را از نظر دور داشت که جوانان به دلیل داشتن فطرت های پاک و قیودات کمتر نسبت به باورهای غلط در جامعه، قشری هستند که به دنبال اصلاح جامعه هستند و به عبارت ساده تر قشر تمدن ساز یک جامعه هستند...
رهبر انقلاب در نامه اخیر خود چه پیام ها و نکاتی را مورد اشاره قرار می دهند؟
ایشان در این نامه به محورها و نکات مشخصی اشاره می کنند که هر کدام حاوی پیام های مشخصی هستند. بطور خلاصه اینگونه می توان بر شمرد.
1.ابتدا مردم اروپا و فرانسه را در یک صف با مردم فلسطین و عراق و یمن و ... قرار می دهند که در طرف مقابل آن تروریسم وجود دارد. خواه این تروریسم در یک گروه تروریستی نظیر داعش متجلی شود و خواه در یک رژیم نظیر اسرائیل(تروریسم دولتی)
2.اشاره ای هوشمندانه به برخورد دوگانه و گزینسی غرب در مواجه با این پدیده می کند.
3. حمایت قاطع غرب از پدیده تروریسم دولتی اسرائیل را یادآوری می کند.
4. بعد از آن لشکرکشی غرب به کشورهای اسلامی را بیان می کند و اینگونه این مسئله را تبیین می کند که لشکر کشی موجب ترویج خشونت می شود و بجای آن می بایست اندیشه اصلاح گردد.
5. در ذکر دلایل پیدایش افراطی گری، استعمار و تحمیل فرهنگ غرب به سایر جوامع و تلاقی آن با تفکر افراطی را عامل پیدایش این تفکر می داند و در واقع این مشکل را عقیدتی و بر خواسته از مذهب نمی دانند.
6. ایشان سپس اشاره ای به حقیقت اسلام در خصوص مسائل انسانی و حقوق بشری می کنند آن جایی که بیان می دارند گرفتن جان یک انسان به مثابه گرفتن جان تمام بشریت است.
7. در پایان هم ایشان اشاره ای به نقش تصمیم ساز جوانان در آینده می کنند و آنان را به ریشه یابی مسائل و انجام حرکت های حساب شده و به دور از احساسات آنی و شتاب زدگی سفارش می کنند.
رهبر انقلاب ریشه پیدایش افراطی گری و تروریسم را چه می دانند؟ و تحلیل شما در این خصوص چیست؟
ایشان این مسئله را در دو بخش متفاوت اشاره کردند. ابتدا در خصوص پیدایش این پدیده در جهان اسلام، این پدیده را حاصل لشکرکشی غرب به کشورهای اسلامی، استعمار این کشورها در سالیان طولانی توسط قدرت های بزرگ و تحمیل فرهنگ غرب به سایر جوامع و تلاقی آن با تفکر افراطی و حمایت های آمریکا و قدرت های بزرگ و نهایتا برخورد دوگانه کشورهای غربی با این پدیده می دانند. لذا این مشکل را نه عقیدتی و نه بر خواسته از مذهب می دانند. و برای آن، تاریخ اسلام پیش از استعمار را شاهد مثال می آورند. اما در خصوص پیدایش افراطی گری در غرب، جوانان را به داشتن تحلیل جامع در این زمینه دعوت می کنند و سپس اشاره ای کوتاه به نابرابریها و احیاناً تبعیضهای قانونی و ساختاری در جوامع غربی در دوران شکوفایی صنعتی و اقتصادی می نمایند که هر از گاهی این عقده ها بصورت بیمارگونه بروز پیدا می کند. بطور کلی ایشان ریشه این معظل در جوامع اسلامی و غربی را تفکیک می کنند هر چند که شاید خروجی مشترک داشته باشند.
رهبر معظم انقلاب راه حل برون رفت از بحران افراطی گری را چگونه تبیین کردند؟
ایشان در قسمت پایانی نامه، توصیه ای صحیح و بنیادی به جوانان می کنند. ابتدا به درستی توصیه می کنند که با شکافتن لایه های ظاهری، مشکلات به وجود آمده را ریشه یابی کنند و سپس با درک درست از علل و ریشه ها، این هشدار را دادند که واکنش های تند و عجولانه نه تنها بحران ها را حل نمی کند بلکه موجب تشدید و تعمیق آن می گردد.
09/09/1394