اسلایدر

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

ایران، اروپا

امروز صبح میزبان یکی از مسئولین تولیت کاظمین بودیم. ایشان به نکته ای اشاره کردند که جای بسی تامل دارد. حرفهای زیادی مطرح کردند طبق عرف عکس یادگاری هم گرفته شد اما هنگام خداحافظی به این نکته اشاره کردند که جامعه ایران خیلی آزاد است. با پلیس ایران می شود عکس یادگاری گرفت اما در کشورهای منطقه چنین چیزی امکان ندارد. ایشان یک تعبیر جالب را استفاده کردند و گفتند: در ایران  آزادی است. ایران اروپاست. ایران اروپای منطقه است.

قصدم پرداختن به این مسئله نیست که ایران تا چه اندازه شبیه به اروپاست خصوصا واحد پولیش! چرا که در مثال مناقشه نیست اما نکته ای که  ذهنم را اسیر خود کرد مبحث آزادی بود!

براستی در ایران آزادی بیشتر است یا اروپا؟ بسته به نوع تعاریف از آزادی جواب ها متفوت و بعضا متناقض است. از دید دکتر شریعتی آزادی ای ممدوح است که توامان با مسئولیت باشد. از بعد اجتماعی در ایران از آن جهت که مردم(چه مرد و چه زن) در مراودات اجتماعی قائل به حجاب و عفاف هستند (چه اجباری و چه اختیاری) آزادی مورد نظر دکتر بیشتر وجود دارد. در اروپا یک زن می تواند در چارچوب آزادی(بدون قید و شرط) مسئولیت های خویش در قبال هم نوعان را فراموش کند و آزدای(همراه با مسئولیت) دیگران را سلب کند.

ایران اروپا

اما در خصوص بیان و آزدای بیان مسئله جور دیگری است. در اروپا از آن جهت که افراد در قبال حرف های خویش مسئول و پاسخگو هستند( در خصوص مسائل سیاسی) آزادی همراه با مسئولیت را پذیرفته اند اما در ایران این نوع آزدای مطرح نیست بلکه در خصوص آزادی بیان آزادی بدون قید و شرط مطرح است که با نیم نگاهی به فتنه 88 و مطبوعات صبح کشور به این مهم دست می یابیم که صد البته در دین مبین اسلام بجای این نوع آزادی افسار گسیخته، قول سدید مطرح شده است. تشریح این مقال در این یادداشت نمی گنجد اما ابعاد موضوع بسیار گسترده است و جای بحث بسیار دارد. مقصود نگارش، جرقه ای بود در ظلمات گیجگاه بزرگوارانی که اخیرا توهین  کردند. امید دارم که من بجای لعنت کردن تاریکی، شمعی بیفروزم در تاریکی کهکشان راه شیری!!!

عزیزانم به مناسبت تولدم، متونی را برایم نگاشتند که سرشار از احساسات پاکشان بود؛ که برای سپاس از این اقدام خودجوش و محبت بی دریغ ، متون را در ادامه می آورم:

گاهی لال میشود آدم...

حرف دارد برای ِ گفتن و لی کلمه ندارد...

آدم باید یک "تـــــــــــــــــــــــــــــــــــــو" داشته باشد که  هر وقت از همه چیز خسته و نا امید شد بلند صدایش کند و به او بگوید:

"بی خیال ِ دنیــــــــــــــا عزیزترینم...مهم اینه که تو رو دارم..."

تقدیم به تو که تنها عزیز ِ زندگیم هستی 

 

و متن دیگر...

 

امشب شیرین تو تنهاست...

نه دیوان حافظ آرامم می کند نه یاد آن چند خاطره...

دلم کمی با تو بودن می خواهد...

حتی اگر به اندازه چند لحظه قدم زدن در خیابان...

حتی اگر به اندازه یک بار دست کشیدن میان موهات...

شیرینم اما حاضرم برای همین چند لحظه فرهادوار تیشه به دست بگیرم...

برداشتن این کوه  فاصله سخت است...

اما...

معجزه لبخند تو به من قدرت می دهد...

فرهاد رویاهایم...

اینبار هم تو معجزه کن....

عاشقنه ترین اتفاق ِ عمر من تولد ِ توست...

امشب...عاشقانه ترین شب ِ زندگیمه...شب ِ تولد ِ تو...و من دورم از تو...

 


   مدیر تارنما
ثریای کویر ایران
عجب عدالتی! من از دل می نویسم؛ تو با چشم می خوانی، تازه اگر بخوانی... اگر...
خبر مایه
آمار تارنما

بازدید امروز :30
بازدید دیروز :17
کل بازدید : 482214
کل یاداشته ها : 103


طراحی توسط Sorayya.ir