پيام
+
شب عمليات حاج اسماعيل حق گو به علي مسگري گفت:ببين تيربارچي چه ذکري ميگه که اينطور جلوي تيرو ترکش ايستاده و اصلا خم به ابرو نمياره...
نزديک تير باچي شدم و ديدم داره با خودش زمزمه ميکنه :دِرِن ، دِرِن ، دِرِن ،...(آهنگ پلنگ صورتي!)
معلوم بود اين آدم قبلا ذکرشو گفته که در مقابل دشمن اين گونه،شادمانه مرگ رو به بازي گرفته.

*ميثم*
91/3/30
شهريار کوچه ها
خاطره قشنگي بود
خادم الحرم
(:
*ميثم*
آن شب عمليات كجا و اين تصوير اشغالگر كجا؟؟؟؟
خادم الحرم
شما ارمي مي بينيد جناب ميثم؟
*ميثم*
متوجه منظورتون نشدم
خادم الحرم
آرم بيگانه؟
*ميثم*
چنين تصور شد......