سلام
خدا قوت،دغدغه خوبي داريد،من هم در اصل مطلب با شما موافق هستم اما به نظرم بايد در شيوه اجراي اين روش در صداوسيما خيلي دقت کرد، که اگر خوب انجام نشود ضررهاي آن از همين هايي که شما هم گفتيد بيشتر مي شود.
شايد بهتر است بگويم وقتي مديران صداوسيما از اين پختگي برخوردار نيستند که متوجه اين دغدغه هاي به اين مهمي بشوند بهتر است آنها را به حال خود بگذاريم تا به همين شيوه بچه گانه شان پيش بروند،چون آن وقت ممکن است بخواهند اداي آدماهاي کارشناس را در بياورند که در اين صورت ديگر ممکن است حسابي بند را به آب بدهند.اما در مورد مخاطب، به نظرم بهتر است به مخاطب شيوه تحليل درست را بدهيم آن وقت مخاطب هر خبري را(حالا از هر کس) که بشنود انشاءالله در مقابل خطرها ايمن است، و براي تحليل درست داشتن بايد اصول درست داشت،يعني ما بايد براي مخاطبمان اصولي صحيح را کاملا جا بياندازيم تا در او امري باطني شود.
و اما اصول درست، کدام اصول از از رهنمودهاي پيامبر و خاندان عزيزش و عقل سليم بهتر است؟
فکر عميق و دردمندي تان برايم خيلي دوست داشتني و ارزشمند است.
چقدر خوب است تفاوت نفاق و فکر عميق را متوجه شويم و از قضاوت هاي بچگانه دوري کنيم تا ديگر کسي مانند آن دوستمان(يکي مثل خودت) بي انصافانه افکار شما را محکوم به نفاق نکند.
والبته به نظرم آن دوستمان هم نيت پاکي دارد و تنها مسائل را قاطي کرده است.
موفق باشي دوست عزيز، اگر به وبلاگ من هم سر بزني خوشحالم مي کني.