قبول دارم تفريط و افراط مي تونه در برابر افراط و تفريط سلاح خوبي باشه اما من اين سوالو از شما مي پرسم: خدمت به خلق مقدمه و زمينه ايمان است يا ايمان مقدمه براي خدمت به خلق؟
البته سعدي در اين جمله خواسته با مبالغه به صوفي گري خرده بگيره ولي فکر نمي کنم شما خرده اي رو که منظور اين جمله است رو تو اين يادداشت به کسي داشته باشي!
البته نقد خودتونم وارده صرف برآوردن احتياج خلق احسان و خير محسوب نمي شه.اگر خدمت به خلق در مسير ارزشهاي انساني قرار نگيره ارزشي هم نداره! و الا ما بايد همه انسانها را منهاي انسانيت آنها در نظر بگيريم.
يعني ما بايد به خلق خدا کمک کنيم تا آنها را در مسير ايمان بيندازيم
نتيجه:مقدمه قرب الهي خدمت به خلقه نه اينکه عبادت فقط خدمت به خلق باشد و ديگر هيچ .
البته من نمي خوام بگم عملا هم اينجوري عمل کردي ولي مي خوام بگم يادداشتتون مفسر عملتون نيست!