با سلام
شما مي دو نيد اين تفکر که «شيطان حوّا را فريفت و حوّا آدم را» يک تفکر مسيحي است!!
يکي از نظريات تحقير آميزي که در گذشته وجود داشته است و در ادبيات جهان آثار نا مطلوبي بجا گذاشته است اين است که زن عنصر گناه است، از وجود زن شر و وسوسه بر مي خيزد، زن شيطان کوچک است. مي گويند در هر گناه و جنايتي که مردان مرتکب شده اند زني در آن دخالت داشته است. مي گويند مرد در ذات خود از گناه مبرّاست و اين زن است کهم رد را به گناه مي کشاند. م يگويند شيطان مستقيما در وجود مرد راه نمي يابد و فقط از طريق زن است که مردان را مي فريبد؛شيطان زن را وسوسه مي کند و زن مرد را.مي گويند آدم اول که فريب شيطان را خورد و از بهشت سعادت بيرون رانده شد، از طريق زن بود؛شيطان حوّا را فريفت و حوّا آدم را.قرآن داستان بهشت آدم را مطرح کرده ولي هرگز نگفته که شيطان يا مار حوّا را فريفت و حوّا آدم را. قرآن نه حوّا را مسئول اصلي معرفي مي کند و نه او را از حساب خارج مي کند.قرآن مي گويد:به آدم گفتيم خودت و همسرت در بهشت سکني گزينيد و از ميوه هاي آن بخوريد.قرآن آنجا که پاي وسوسه شيطان را به ميان مي کشد ضميرها را به شکل«تثنيه» مي آورد ، مي گويد «فوسوس لهما الشيطان»شيطان آندو را وسوسه کرد«فدلّيها بغرور» شيطان آندو را به فريب راهنمايي کرد«و قاسمهما اني لکما لمن الصالحين» يعني شيطان در برابر هردو سوگند ياد کرد که جز خير آنها را نمي خواهد. به اين ترتيب قرآن با يک فکر رايج آن عصر و زمان که هنوز هم در گوشه و کنار جهان بقايايي دارد، سخت به مبارزه پرداخت و جنس زن را از اين اتهام که عنصر وسوسه و گناه و شيطان کوچک است مبرّا کرد.