
سلام عليکم و رحمة الله.
اين که فرموديد در فرهنگ قرآن با عنوان «مريض القلب» معرّفي شده(البتّه نه اين قلب؛ اون قلب
![]()
)...
درمان «مرض قلب» خيلي مشکله و از دست هر طبيبي هم بر نمياد...
لکن هر کسي در مقابل «مريض القلب» وظايفي داره...
طبيب بايد درمان کنه(اگه دم دستش بود)، رفيق بايد فاصله بگيره و ...
امّا شاگرد بايد چه کنه؟
شما دو تا مسئله داري:
1. وظيفه در مقابل مريض القلب؟
2. وظيفه در مقابل استاد؟
اگه يه جمع بندي کنيم اين طوري ميشه:
وظيفه در مقابل استاد مريض القلب؟
جواب: تا جايي که استاد طبق قوانين آموزشي عمل مي کنه و درخواستي که از شما داره (مطابق با قانون) جزئي از وظايف شماست و در حيطه ي اختيارات استاده، اطاعت امر استاد برابر با قانونمداريه و واجبه و در غير اين موارد اطاعت از استاد بستگي به مسائل فرعي ديگه داره که ممکنه جايز يا حرام باشه.
البته من فکر مي کنم که حتماً اين مورد از نوع جايز يا حرامه که اجبارش باعث شده شما معترض بشيد. إن شاء الله که خدا نجاتتون بده.
ضمناً عکس دموکراسي آمريکايي و شيوه ي نگارشتون بسيار عالي بود.
(تو پرانتز: اگه ممکنه هر موقع به روز شديد از طريق نظرات وبلاگم خبرم کنيد و اگر مطلبتون رمزدار بود رمزشو همون جا بذاريد.)
إن شاء الله که در پناه مولانا صاحب الزّمان ارواحنا له الفداء سربلند باشيد.
التماس دعا.